رویداد جام جهان نما امروز خبرنامه گویا پایگاه اطلاع رسانی نیروهای ملی مذهبی
 

Thursday, August 22, 2002

وقتی خبر محکومیت دکتر رفیعی به خاطر نمایشنامه "شازده احتجاب " راشنیدم بی اختیار یاد قسمتی از کتاب "حدیث ماهیگیر و دیو " هوشنگ گلشیری افتادم

دیو داد زد: "دروغ است.من صدباردیگر هم بشنوم باورم نمی کنم .خورشید کلاه هنوز هم زنده است."
ماهیگیر هم داد زد:"نه نیست،مرد،خورشید کلاه مرده است."
دیو پرسید:"ببینم ماهیگیر، در میان آدمها ،مثلا ده شما کسی هست که به خون و گوهر یا تبار بر تو فخر بفروشد؟"
"البته که هست."
"و در این حوالی آیا هنوز یک عده بی آن که حتی یک دانه تخم بر زمین بپاشند انبارهاشان پر از گندم و جواست؟"
"بله ،خیلی."
"وهر سال از سرمای زمستان ، بچه هایی از سرما خشک می شوند؟"
ماهیگیر داد زد:"داری علم غیب می گویی؟البته که هست،بدتر از اینش هم هست،مقصودت چیست؟"
"خوب،پس هنوز زنده است."
"کی؟"
"خورشید کلاه."
"آخر چطور؟"
"حالا دیدی که خودت احمقی."
"من؟"
"پس کی؟می دانی که هنوز توی جهان زندان هست،زندان بان هست،خبر چین هست،دژخیم هست،هنوز کنا رهر قصر هزارها خانه خراب هست،آن وقت می گویی،خورشید کلاه مرد."

Comments: Post a Comment
 
ای خداوندان ِ ظلمت شاد!
از بهشت ِ گند ِتان مارا
جاودانه بی نصیبی باد!

احمد شاملو

ارتباط


وبلاگ ها

links

جستجو در این وبلاگ