« نویسندگان همیشه جایگاه خاصی در روسیه داشته اند. آنان ،به علت فقدان نهادهای دمکراتیک ،هیچگاه تنها یک "هنرمند "نبوده اند ،بلکه سخنگوی حقایق و وجدان عمومی تلقی شده اند.الکساندر هرتسن ادبیات روسیه را "حکومت ثانوی"و قدرت واقعی جامعه خوانده است.»
روشنفکران و عالیجنابان خاکستری-ویتالی شنتالینسکی
-ترجمه غلامحسین میرزا صالح
------------------------
ساختار های ناهمگون و بیمار سیاسی اجتماعی همیشه شرایط خاصی را بر جوامع تحمیل می کند. به عنوان مثال،بی اعتمادی به حاکمیت سیاسی، جو بسته و منجمد احتماعی گروه هایی را در جایگاهایی می نشاند که اساسا متناسب با کارکردآنان نیست.
در چوامع بسته که مردم امکان پیگیری مطالبات خود را ندارند ، نویسندگان ، شاعران و هنرمندان از جایگاه واقعی خود خارج می شوند و نقش های جدیدی را به عهده می گیرند که نه متناسب ب تونایی آنها ست و نه انان در آن حد امکان عمل و نفوذ دارند.
چنین شرایطی هم بر فرهنگ و ادبیات سیاسی و اجتماعی آن جامعه اثر خواهد نهاد و هم شان و اعتبار هنر و هنرمندان را مورد خدشه قرار خواهد داد ،چرا که او در هیکل قهرمانی جلوه خواهد کرد که باید بار سنگین آرمانها و مطالبات تاریخی را به دوش بکشند و کوچک ترین لغزشی ، از آنان تصویری دیگرگون خواهد ساخت .
چنین سرنوشتی برای بسیاری در تاریخ معاصر ما و حتی سالیان اخیر پیش آمده و ما و انان را به نوعی متاثر ساخته است.