حتما به خاطر می آورید که هر وقت جنایاتی از نوع آنچه توسط گروهایی مثل کرکس های سیاه یا افرادی چون خفاش شب شاهد بودیم،در غرب به وقوع می پیوندد، رادیو تلویزیون کشورمان به طور وسیع به آن می پردازند و در تمامی تحلیل ها از نقش بحرانهای عاطفی و معنوی غرب ،وخلا فکری و سستی اعتقادات مذهبی و دینی ،به عنوان عوامل اصلی وقوع چنین حوادثی سخن می گویند. حال آنکه نظام سیاسی و قضایی در غرب به هیچ عنوان ادعای تبلیغ دین و معنویت ندارد و خود را متولی اخلاق در جامعه نمی نامد.
اگر با همین منطق بخواهیم با جامعه خودمان برخورد کنیم ،حاصل چه خواهد بود؟
چگونه است که انحرافات اخلاقی و اجتماعی در غرب برآمده از منش فکری و سیاسی حاکم برآنهاست ولی جنایات یک مشت جوان 22 یا 23 ساله که به نوعی همگی پرورش یافته سالهای پس از انقلاب هستند و از بام تا شام از تلویزیون گرفته تا روزنامه ها از مدارس گرفته تا دانشگاه ها ،مدام ازمذهب و دین واخلاق سخن می گویند نباید چنین ساختاری را مسئول وقوع چنین اتفاقاتی دانست؟
آنها که مدعی حاکمیت دینی در تمامی عرصه ها هستند و تلاش می کنند دانشگاه ها و مدارس و و دادگاها و همه همه چیز را اسلامی کنند ومی کوشند کتاب و فیلم و موسیقی وحتی ورزش را دینی کنند و برای زندگی خصوصی مردم وپوشش وظاهر وخندیدن راه رفتن و نفس کشیدنشان اگوهای اسلامی ارائه می کنند ، باید بدانند آنگاه که خود را متولی همه مناصب و مسئولیت های یک جامعه می نامند و حق حاکمیت برجان و مال ودین ناموس مردم را برای خود قائل هستند ،وحتی اجازه تعطیلی دین ومذهب وحتی نماز مردم را برای خود قائلند باید به همان اندازه مسئولیت بپزیرند و مسئولیت چنین جنایات و انحرافاتی نیز به دوش آنها خواهد بود.

(عکس از طریق هیتلر)