رویداد جام جهان نما امروز خبرنامه گویا پایگاه اطلاع رسانی نیروهای ملی مذهبی
 

Friday, October 18, 2002

"اين کشتار های زنجيره ای در آمريکا که قاتل یا قاتلین بدون دلیل و هدف خاصی ، عده ای را از هفت تا هفتاد ساله می کشند هم موضوع قابل تاملی است . فکر کرده ايد چرا اين گونه اعمال فقط در غرب خصوصا آمریکا رخ می دهد ؟ فکر کرده اید چرا تمامی قاتلین دستگیر شده اینچنینی نه از اقلیت هایی چون یهودی و مسلمان و اصلا ملحدین بلکه بلا استثنا مسیحی بوده اند و بعضا مسیحیان بسیار مومنی هم بوده اند _ مثلا حتا انفجار اوکلاهما را یک مومن که هر یکشنبه به کلیسا می رفته است انجام داد یا نمونه های دیگر که جسته گریخته شنیده ایم . آدم با دلیل و منافع خاص همیشه تاریخ جنایت می کرده اما آدمی که بی دلیل جنایت کند از روزی پا به دنیا گذاشت که خدای ایشان مسیح شکنجه و مقتول شد و سپس برای همیشه به آسمان رفت ..... اما چرا صدها مکتب و مرام معنوی و الحادی در سراسر جهان چنین جانیان روانی خاصی پرورش نمی دهند ؟ ریشه اش را فقط در دین مسیحیت خواهید یافت ." از وبلاگ خلبان کور

1- اعتقادات دینی فقط اعتقاد به یک متن(text) معین ومشخص نیست،دین مفهومی فراتر از آن است.دین یرای هر فردی مجموعه ای از احساس،درک و شهودوتجربه است که آنگاه که از نسلی به نسلی دیگر منتقل می شود رنگ هویت و تاریخ به خود می گیرد،از اینرو دین مفهومی تاریخمند و تجربه پذیر است که حاصل تلاش و کوشش و مکاشفه چندین نسل به شمار می رود. به همین دلیل محترم ومتعالی ست.و در مورد آن باید با دقت و تامل فراوان صحبت نمود.
2- چگونه از رفتار مومنان دینی نتیجه می گیرید آن رفتار از ماهیت ذاتی آن دین سرچشمه گرفته است؟چگونه از آنچه به نام دینی در طول تاریخ انجام شده ،نتیجه می گیریم که آن لازمه ماهوی آن دین است؟
3- اگربپذیریم رفتار مومنان به یک دین ،مستقیما و به شدت متاثر از ماهیت آن دین است ولذا آنچه مومنان انجام می دهند برآمده از ذات آن دین .آیا این امر را به عنوان یک منطق کلی می پذیریم که تجربه و رفتار دینداران جدا از ذات وماهیت دین نیست و باید به پای آن دین نوشته شود؟ اگر اینگونه است پس آنچه بنی عباس و بنی امیه در طول تاریخ کرده اند را به نام اسلام می نویسید؟ آیا آنچه طالبان و القاعده و بن لادن به نام اسلام میکنند و آنچه در ایران با اعتقاد عمیق به ذات اسلام ،انجام میدهند،نشان دهنده ماهیت اسلام میدانید یانه؟
اگر آری،پس باید بپذیریم که اسلام به واسطه جنایاتی که در طول تاریخ و به نامش و عملکرد بسیاری که خود را مومن به آن می دانستند ، و حداقل آنچه طالبان و القاعده و بسیاری گروهای اسلامی دیگر در ایران و دیگر کشور های جهان اسلام مرتکب شده اند دینی ماهیتا خشن است که خشونت ،ترور،قتل و جنگ و ناامنی را توجیه کرده و مجاز می شمارد.
و اگر بگوییم که هر چه به نام مسحیت و توسط یک مسیحی انجام می شود برآمده از ذات آن است و لذا خشن است و از طرف دیگر رفتار و عملکرد طالبان ودیگران (حتی برخی در ایران) را ناشی از برداشت غلط و نادست از اسلام بدانیم که نه تنها نسبتی با ذات اسلام ندارد بلکه متاثر از القا و نفوذ غرب و امریکا بدانیم که دیگر عین مصادره مطلوب است و با منطق سازگار نیست. چه کسی گفته است مسلمانان قوم برگزیده خداوندند که یکپارچه حقند و هرچه بدی و شکست و ناکامی ست نسبتی با ماهیت آن ندارد و در مقابل آنچه به نام مسحیت در طول تاریخ و هم اکنون به نام آن و توسط مومنان به آن انجام می شود برآمده از ذات وماهیت و جوهره آن است؟

Comments: Post a Comment
 
ای خداوندان ِ ظلمت شاد!
از بهشت ِ گند ِتان مارا
جاودانه بی نصیبی باد!

احمد شاملو

ارتباط


وبلاگ ها

links

جستجو در این وبلاگ