هیات حکمیت هم نتوانست مشکل شورای شهر تهران را حل کند.(آن هم چه حَکَمیتی! نکونام دادستان دادگاه ویژه روحانیت واقعا حَکَم مناسبی ست! نه؟) در واقع با به هم خوردن جلسه دیروز و امروز و عدم حضور برخی از اعضا ،امکان انحلال شورای شهر روز به روز افزایش می یابد.
شورای شهر تهران را باید نمونه ای از کلیت ساختار سیاسی حاکم دانست. جمعی که به خاطر منافع فردی و گروهی حاضر نیست به هیچ وجه به قاعده بازی تن دهد و حتی گامی عقب گذارد. درواقع پایبندی به اصول و ضوابط بازی سیاسی امر مجهول و غیر قابل فهم در ساختار سیاسی ایران است. بخش وسیعی از حاضران در کاست قدرت،به خاطر برخورداری وسیع از رانت های قدرت ،ثروت و راه یابی به مناصب بالا، بدون کسب شایستگی های لازم و طی نمودن یک شبه راه صد ساله ،به هیچ عنوان حاضر به از دست دادن قدرت و ثروت باد آورده نیست.
بیماری رانت خواری –از جنس قدرت نه فقط ثروت- درد کهنه است که حتی نهاد های مدنی نوپا و نحیفی چون شورای های شهر را نیز آلوده نموده است. این آلودگی فضا و ساختار سیاسی و نیز نا همگونی فلسفه شورای های شهر و روستا با مجموعه نهاد ها ی سیاسی تصمیم گیرنده قانون اساسی آینده چندان روشنی را برای آن نمایان نمی سازد.