کامیکازه های عرب
نگاهی به جنبش بنیادگرایی عرب و نقش آن در تحولات آینده عراق
توماس فریدمن چند ماه پیش در مقاله ای در نیویورک تایمز نوشته بود :" ما ممکن است به راحتی بن لادن را از پیش روی خود برداریم ولی دشمن واقعی ما مکان ها و مراکزی ست که بن لادن ها را پرورش می دهند." پس از یازده سپتامبر ، جامعه ی آمریکا خطرو توان و قدرت بنیادگرایی اسلامی – عربی را با تمام وجود احساس کرد .
بنیادگرایی عربی – چندان مایل به بکارگیری پسوند اسلامی برای آن نیستم چرا که این جریان را بیشتر جنبشی عربی می دانم تا اسلامی – در زمینه ی مستعد و نیز استبداد زده و به ظاهر ساکن و راکد کشور های عربی در دهه های اخیر با سرعت فراوانی رشد و توسعه یافته است. در دهه ی 60 شوری که پخش صدای سخنرانی های آتشین جمال عبدل ناصر و سرود های انقلابی ، از رادیو بین المللی قاهره ،در سراسر جهان عرب برانگیخت ، اولین جرقه های این خیزش عمومی برای ایستادگی در مقابل غرب ستیزه جو و نیز حکام محافظه کار و طرفدار غربِ عرب بوده است. با فروغ ستاره ناصر و اوج گیری مبارزات حزب الله لبنان مرکز ثقل بنیادگرایی عربی به لبنان منتقل شد و روند توسعه آن با پیروزی های حزب الله در مقابله با اسرائیل از طریق حملات انتخاری- استشهادی- شتاب بیشتر یافت. لبنانیزه شدن کشور های عربی ، موجبات ایجاد گروههای مسلح زیرزمینی فروانی را ایجاد کرده است که باشدت و حدت فراوان خواهش کاهش روابط با غرب و امریکا هستند و برای متقاعد کردن دولت هایشان در این زمینه وز نیز برخورد با مظاهر تمدن غربی- امریکایی بار های به خشونت و ترور دست می زنند.
با شعله ورشدن آتش جنگ در عراق و حمله نیروهای متحد به این کشور اعتراضات گسترده مردمی سراسر جهان را فرا گرفت. اما شعارهای تظاهرکنندگان درکشورهای عربی جنسی متفاوت داشت. راهپیمایی های مردم در این کشورها بیش ازآن که ماهیتی صلح طلبانه و ضد جنگ و حتی اسلامی داشته باشد ، عربی بود. آنها بیش از آن که در حمایت از صلح و برعلیه جنگ افروزان شعار دهند به حمایت از صدام پرداختند. بارها دیدیم که تظاهرکنندگان فلسطینی ، اردنی یا مصری یک صدا " باالروح ، بالدم ، لبیک یا صدام " سر دادند.خیابان های این کشور ها مملو از مردم خشمگینی بود که از جهاد و خشونت برای دفاع از عراق حمایت می کردند.در فلسطین ، دوهزار نفر بعد از نماز جمعه در تظاهراتی که به دعوت گروه حماس برگزار شده بود شرکت کردند و شعار می دادند : آنها که با اسلام می جنگند را به جهنم می فرستیم.گروه جهاد اسلامی چندی پیش اعلام کرد که بمب گذاری آنها در رستوران نتانیا در تل آویو در حمایت از مردم عراق بوده و گفته است بر حملات خود عیه اسرائیل به نشانه ی اعتراض به یورش آمریکا و انگلیس به عراق خواهد افزود.همین گروه از اعزام اعزاب بخشی از گرو ههای داوطلب خود – از جمله خلبان های عملیات های انتحاری- را به عراق خبرداده بود.
جنبش پان عربیسم ، قوی ترین و ریشه دار ترین جنبش سیاسی – اجتماعی در میان مردم و حتی روشنفکران عرب به شمار می رود . با تصرف کامل عراق و سقوط صدام ، یقینا این جنبش و خیزش عمومی ، نقش مهمی در آینده ی این کشور خواهد داشت. حسنی مبارک در روز های آغازین جنگ گفته بود: "اگر تا کنون ما یک بن لادن داشتیم ، از این پس صد بن لادن خواهیم داشت". هرچند تاکید فراوان بلر بر احیای " نقشه ی راه " و تلاش برای ایجاد کشور مستقل فلسطینی – هرچند امکان تحقق این وعده تقریبا صفر است - کوششی برای نزدیکی با جهان عرب قلمداد شده است ولی به نظر می رسد ، نا امنی و خشم در کشور های عمومی با پایان جنگ بیش از انچه که آقای مبارک گفته است گسترش یابد.شاید از همین رو بود که تحلیلگر نیویورک تایمز چند روز پیش نوشته بود که " اکنون دیگر مطمئنم که عراق ، ویتنام یا حتی افغانستانی دیگر نخواهد شد. مطمئنا از این نظر خطری برای ما وجود ندارد بلکه پس از پیروزی ما قطعا با لبنان و غزه ای دیگر روبرو خواهیم بود."