من با استفاده ـ یا شاید سوء استفاده ـ از فضایِ این وبلاگ مایلام مطالبی را توضیح بدهم:
یکُم آنکه من نه تنها نوشتن را تعطیل نکردم بلکه وبلاگِ خود را هم نبستهام. خلبانِ کور ممکن است بهزودی باز گشوده شود. همچنین از نوشتن در دمیورژ و گیره انصراف ندادهام و کماکان آنجا مینویسم. با این حال این تذکر ضروریست که اگر هم خلبانِ کور تعطیل بشود، این امر بر خلافِ بسیاری که بهدلیلِ بیحوصلهگی، خستهگی، بیمیلی یا بیارزش دانستنِ وبلاگِ خود مبادرت به این کار میکنند، سرشار از ناخرسندی و حسِ شکست و نارضایتیِ عمیق و بلکه با آگاهی از پشیمانیِ پس از آن بوده است. من نوشتن را مقدس میدارم و بسیار ارزشمندتر از آنچه جماعتِ غرق در ابتذال، ارزشمند و مهم میشمرند. شاید بتوانم اعتراف کنم که کنترلِ خودم را از دست دادم که چنان کاری انجام دادم و این البته ضعفی بزرگ و سرزنشآمیز است. با این حال امیدوارم بتوانم بر خود مسلط بشوم و این شکستِ موقتی مانع از شکستهایِ احتمالی در آینده بشود.
دووُم آنکه من بههیچوجه از نظراتِ خود بازنگشتهام. حقیقت با قدرت همواره همبستر بوده است. حقیقت پیش از آنکه کشفشدنی باشد ایجادکردنیست. ایجادِ حقیقت توسطِ قدرتی فائقه صورت میتواند پذیرد. پس قدرت والاترین کمال، شایستهیِ ستایش و کعبهیِ آمال است. ضعفِ متفکرِ چنین فکری هرگز ضعفِ آن تفکر نیست و نخاهد بود.
سهوُم آنکه از توحید بابتِ اینکه پذیرفت فضایِ وبلاگِ خود را در اختیارم قرار دهد تشکر میکنم.
---
محمد