رویداد جام جهان نما امروز خبرنامه گویا پایگاه اطلاع رسانی نیروهای ملی مذهبی
 

Thursday, April 17, 2003

شیعیان؛ گذشته ی تلخ ، وسوسه ی قدرت
نگاهی به وضعیت شیعیان در عراق و نقش آنان در آینده ی این کشور


دوازده سال پیش ، تصمیم آمریکا برای دادن چراغ سبز به صدام برای مقابله با شورش شیعیان ،به قیمت جان حدود صد هزار نفر تمام شد. در آن زمان گروه های بسیاری از مردم جنوب عراق ، خود را به پایگاه های سربازان آمریکایی مستقر در حاشیه ی فرات می رساندند و از آنها می خواستند که در مقابل نیروهای رژیم بعث آنها را یاری دهند. در همین میان گروه ها و احزاب شیعی نیز با ارسال پیغام های پنهانیِ فراوانی تمایلات دولت آمریکا برای شورش بر علیه دولت مرکزی را به یاد مقامات امریکایی می آوردند.
پانزدهم فوریه ی سال 1991 جرج بوش مردم و سربازان ارتش عراق را به نافرمانی و شورش بر علیه دولت صدام فراخوانده بود. در مدت کوتاهی قیام شیعیان جنوب عراق – که شورش کردهای مناطق شمالی را نیز به دنبال داشت- بسیاری از شهرهای این کشور را فرا گرفت. کرد ها کنترل بخش اعظم شهر های شمال عراق را به دست گرفتند و اکثر استان های جنوبی به کنترل مبارزان شیعه در آمد. اما دولت امریکا بر خلاف تعهدات پیشین خود ، با توجه به نگرانی هایی که از قدرت گرفتن گروههای شیعه ی طرفدار ایران و نیز کردهای مخالف ترکیه احساس کرده بود ، به رژیم عراق اجازه داد تا برای سرکوب شیعیان عراق اقدام کند . به این ترتیب گارد های ریاست جمهوری به شهرهای جنوبی و مناطق کرد نشین شمال وغرب این کشوراعزام شدند و حتی اجازه ی پرواز هلیکوپترهای نظامی ارتش عراق در مناطقی که پس از پایان جنگ سال 91 "پرواز ممنوع " نام گرفته بود، صادر شد. شیعیان به طرز فجیعی قلع و قمع شدند . حدود صد هزار نفر در طول هفت ماه ، یورش نیروهای بعثی به جنوب عراق کشته شدند ، هزاران نفر دستگیر و در شکنجه گاههای صدام جان سپردند.اماکن مقدس در جنوب عراق بارها هدف بمباران قرار گرفت و قریب به هزار نفر در این مدت درملا عام اعدام شدند.
در تمامی سال های اخیر ، دولت بغداد نهایت سعی خود را به کار گرفت تا مردم استان های جنوبی را در محرومیت نگاه دارد. در طول این مدت شهروندان شهر های شیعه نشین ، همواره از کوتاهی تعمدی دولت عراق در تامین دارو وغذا رنج برده اند. در این مدت حوزه ها و مدارس دینی شیعیان زیر شدید ترین فشارها قرار داشت . بیش از صد روحانی شیعه – از جمله چهار مرجع تقلید و فقیه عالی رتبه- به قتل رسیدند و تمامی فعالیت های طلاب حوزوی و روحانیون شیعه به شدت تحت کنترل قرارگرفته بود . البته تمای این محدودیت ها در حالی اعمال می گشت که اساساهیچ یک از رجال روحانی حوزه های علمیه – به خصوص در نجف – تمایل چندانی به مشارکت در امور سیاسی نداشته و میانه ای با آنچه در ایران به عنوان اسلام سیاسی شناخته می شود ، ندارند. رویکرد حداقلی به دین – چنانکه در قم ودر میان برخی مراجع بزرگ حوزه چون آیت الله بروجردی ، آیت الله مرعشی ، آیت الله گلپایگانی نیز دیده می شد – رویکرد غالب در میان حوزویان و طلاب علوم دینی در مدارس دینی شیعیان در عراق به شمار می رود. اما فشار روز افزون دولت بغداد بر شیعیان ، تسلط آنها به اماکن مقدس در کربلا و نجف و نیز بعضا تعرض به آن ، وهمچنین خلا طیف روشنفکران سیاسی در عراق ، برخی روحانیون جوان تر را به واکنش در مقابل حکومت بعثی صدام وادار نمود. وحاصل آن هزینه های گزافی بود که آنان در این ابن سال ها پرداختند.
با پایان جنگ دوم خلیج فارس و سقوط دولت صدام ، خلا قدرت در کشور و هرج ومرج نسبی در برخی شهر ها – که رجوع به روحانیون برای استفاده از نفوذ خود برای آرام کردن مردم را در پی داشت - بار دیگر علما و روحانیون شیعه را به حضور سیاسی و مشارکت در قدرت ترغیب نمود. اکنون در حالی که پس از سالها، شیعیان سایه سربازان بعثی را بر سر خود نمی بینند بهترین هنگام برای تلاش نیروهای شیعی برای مشارکت در فرایند شکل گیری دولت آینده ی عراق فراهم گشته است.
حجه الاسلام عبد المجید موسوی خویی که پنجشنبه ی گذشته در حرم امام علی در نجف به قتل رسید ، یک هفته پیش از آنکه با کمک نیروهای آمریکایی و برای ایجاد آرامش در این شهر مهم مذهبی عراق ، وارد کشورش شود، در مقاله ای در الشرق الاوسط نوشته بود:"شیعیان باید قدردان آمریکا ومتحدانش باشند، چراکه پس از چهل سال ، اماکن مقدس واقع در بین النهرین جنوبی بار دیگر به شیعیان بازگردانیده شده است." او در این مقاله موضع دولت های عربی در مورد حمله آمریکا به عراق " ریاکارانه " خوانده بود و نوشته بود :"مردم کشورم آن قدر ظلم و ستم دیده اند که به هرکه برای آزادیشان قیام کند خوش آمد خواهند گفت." اما موسوی خویی در استقبال از " عملیات آزادسازی شهر های مقدس و مذهبی عراق " تنها نبود .برخی دیگر از روحانیون و فعالان شیعه در داخل عراق نیز به حمایت از نیرو های متحد پرداختند و مردم را به همکاری با آنان فراخواندند. آیت الله جوهری ،سعید السعیدی ، آیت الله محمد جعفر محلاتی، برخی از روحانیانی بودند که رضایت خود را ازآزاد سازی نجف و کربلا به دست سربازان آمریکایی ابراز نمودند. ترور مجید خویی ، برخی نگرانی ها از درگیری داخلی میان گروهای شیعه را قوت بخشید و بر این گمانه زنی ها قوت بخشید که طیفی از گرو های شیعه مبارز عراقی امید فراوانی به کسب قدرت در دولت آینده بسته و با ورود رقیب پر نفوذ به شدت برخورد خوهد کرد. رقیبی که به نظر می آید به تسلط بر مدارس دینی ، حوزه های علمیه و اماکن مقدس رضایت می دهد ومایل نیست از نفوذش بر مردم برای کسب قدرت چندان استفاده ای کند. چنانکه آیت الله محلاتی در مصاحبه ای گفته بود : " امید وارم ترور حجه الاسلام خویی به این معنا نباشد که عراق هم در مسیری که حکومت ملایان در ایران طی کرد ، حرکت کند."
شکاف میان این دو طیف – که برخی از آن به تقابل خُمینیسم و خویسم یاد کرده اند- آینده ی نیروهای شیعه را رقم خواهد زد . عبد المجید خویی چند ساعت پیش از مرگش در گفتگویی به یک روزنامه نگارایرانی گفته بود : "هنوز هم باورم نمی شود که از نجف با شما صحبت می کنم ، از نجف آزاد." آزادی شیعیان عراقی ، پس از تحمل سال ها تحقیر و تهدید ، اکنون این حق را برایشان ایجاد نموده ، که سهمی در دولت آینده طلب کنند . هرچند برخی از آنان از حضور در اجلاس ناصریه سرباز زدند ولی نه آنها حاضر به چشم پوشی از قدرتی هستند که پس از چند دهه امکان دست یابی به آن برایشان مهیا شده و نه آمریکا مایل به تکرار تجربه سال 91 وسرخوردگی شیعیان و در نتیجه قدرت یافتن گرو های خشونت طلب و ضد آمریکایی ست .گروه هایی که ممکن است با استفاده از خاطرات تلخ شیعیان از رفتار آمریکاییان با شیعیان در جریان جنگ اول خلیج فارس، موج نا امنی و خشونتی فراگیر را در این کشور به راه بیاندازد. نفوذ و قدرت گروهای شیعه در بسیار از مناطق جنوبی عراق به هیچ عنوان قابل چشم پوشی نیست . نمونه هایی از آن را در کوت و نیز در ناصریه – محل برگزاری اولین اجلاس رایزنی گروه ها در مورد دولت آینده – دیده ایم. هرچند جک استرو با استقبال از مخالفت های جمعی از مردم این شهر و اقدام برخی فعالان سیاسی و گروه های معارض و مبارز عراقی در عدم شرکت در اجلاس ناصریه ، گفته است : " به گمان من این سرآغازروند احیای حکومت است. من خوشحالم که اختلاف نظرهای سیاسی آغاز شدومخالفت های شفاهی به گوش می رسد و شیعیان قادرند نظراتشان را ابراز کنند. در حالی که در حکومت صدام اگر این طور ابراز عقیده می کردند ، سروکارشان یا با شکنجه گاههای بصره بود یا به طرز فجیعی کشته می شدند."

Comments: Post a Comment
 
ای خداوندان ِ ظلمت شاد!
از بهشت ِ گند ِتان مارا
جاودانه بی نصیبی باد!

احمد شاملو

ارتباط


وبلاگ ها

links

جستجو در این وبلاگ