در راستای پیش بینی های اخیر دوستان در مورد آینده ی پیش روی ، بگذارید ما هم ، نظرمان را ، بیان کنیم.
(سنگ مفت و گنجشک هم مفت ، می گوییم بینیم چه می شود دیگر ، چه کسی یادش می ماند!)
یک) وقوع جنگ میان ایران و آمریکا تا تابستان سال آینده و سروسامان یافتن نسبی ِ پرونده ی صلح خاورمیانه و اوضاع داخلی عراق و نیر انتخابات ریاست جمهوری ، کاملا منتفی ست.
دو) پس از سقوط صدام برای تمامی دولت های منطقه ثابت شده است که برای اجتناب از درگیری با آمریکا و سقوط زودهنگام ، روابط نزدیک و مستحکم و تامین منافع هیچ کشور و قدرتی جز آمریکا ، موثر نخواهد بود. لذا در این مدت، آمریکا به بهترین نحو از فضا ی رعب و وحشت ایجاد شده پس ازجنگ دوم خلیج فارس ، درمیان حاکمان منطقه ، سود خواهد برد و آنان را در تعلیقی زجرآور ، میان امید و ترس ، معلق و پا درهوا نگاه خواهد داشت. در نتیجه دولت ایران در سیاست خارجی بسیار محتاط و حتی منفعل عمل خواهد نمود. در موضع گیری هایش در مورد صلح خاورمیانه ، محافظه کاری بسیار به خرج خواهد داد ، مرزهایش با افغانستان را به شدت کنترل خواهد کرد وبرای نشان دادن حسن نیت، در ماه های آینده تعداد قابل توجهی از افراد مشکوک به همکاری با القاعده را تحویل مقاماتِ اغلب اروپایی خواهد داد. پیشرفت ساخت تاسیسات اتمی به طرز محسوسی کُند خواهد شد و معاهده ی الحاقی منع گسترش تسبیحات هسته ای در مجلس به تصویب خواهد رسید. تا آن زمان دولت جدید عراق سر کار خواهد آمد و ایران با کمترین تاخیری آن را به رسمیت خواهد شناخت.
سه) در داخل نیز تا آن زمان ، مجلس از برخی عناصر مزاحم پاک خواهد شد ولی هرگز به یکپارچگی مجلس پنجم در نخواهد آمد ، بلکه اکثریتی از افراد خنثی و مستقل - حداقل در ظاهر- آن را پر می کنند که نقش چندان محسوسی در معادلات ، حتی در تقابل با دولت ، نخواهد داشت.
چهار) دور جدیدی از بگیر و ببند شروع نخواهد شد . از گشودن پرونده ها و موضوعات جدید سیاسی و حساسیت برانگیز تا حد ممکن جلوگیری خواهد شد ولی وضع مطبوعات ، روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و نیز زندانیان دانشجو و مطبوعاتی بهبود چشم گیری نمی یابد و با آنان به همین رویه فعلی رفتار خواهد شد و در عین حال که زندان ها تا حد ممکن از چهره های سیاسی - مطبوعاتی ، خالی خواهد ماند ولی در عوض سرنوشت هر یک از چهره های سیاسی با پرونده ای گشوده ، در دادگاه ها گره خواهد خورد. چرا که در صورت وقوع ِ گشایشِ چشم گیر در فضای داخلی نه تنها بر امنیت و اقتدارنظام افزوده نمی شود ، بلکه احتمال شورش و ناپایداری از درون افزایش خواهد یافت. ضمن اینکه در نهایت هیچ یک از این اقدامات در مهارِ بحران ِبن بست سیاسی جمهوری اسلامی کارگر نخواهد افتاد.
پنج) اگر تا پایان سال آینده ی میلادی ترتیبات فعلی چندان تغییری نکند ، و تهدیدات آمریکاییان با شدت و ضعف همچنان رویِ ایران متمرکز بماند و مساله ایران در دولت بعدی بوش پی گیری شود، بحث جنگ از اوایل سال 2005 رسما در دستور کار قرار خواهد گرفت و در اواسط همین سال - تابستان یاپاییز ِ84- به فعلیت خواهد رسید. با پاکسازی نسبی دولت و مجلس تا آن زمان ، حاکمیت در بدترین وضع به لحاظ مشروعیت و مقبولیت داخلی قرار خواهد داشت.